امروز روز عالی ای بود . اول اینکه دانشگاه نرفتم و جلسه ی دفاع حسام هم عالی بود
دوم اینکه بعد از دفاع حسام ، من و خواهرم زدیم به جاده و 70 کیلومتری از شهر دور شدیم کلی طبیعت دیدیم و ناهار رو هم تو یکی از شهرهای اطراف خوردیم ، مدتیه کار ما شده بنزین سوزی، فقط در حال کشف و شهود اطرافم ، صد رحمت به مارکوپولو ........پس از برگشتن رفتم کتابخانه و دو ساعتی درس خوندم ...... ای بد نبود
انشالله فردا از 8 صبح تا عصر در کتابخانه مشغول درس خواهم بود
خدایا به حق خودت اراده ام را هزار برابر کن و کمکم کن به بهترین نحو به هدفم برسم
آمین یا رب العالمین
روزنگاریهای بانو...برچسب : نویسنده : 4banoo1217 بازدید : 19