داداشم چند روز پیش بیمارستان بستری بود و من با کلی استرس اومدم شیراز ، ولی خب دکتر یکسری دارو و دستور کولونوسکوپی داد با کلی پارتی بازی زمان کولونوسکوپی ش افتاد برای پنج شنبه ی هفته ی دیگه و من تا آنموقع اینجا میمانم واسه داداشم یک رژیم غذایی مناسب بیماری ش آماده کردم و به زنداداشم گفتم طبق این رژیم براش غذا آماده کنه و دیگه نذاره همسرش در محل کار از غذاهای اداره بخوره، ولی امان از دست برادرزاده........
کلی باهاش حال میکنم سربسرش میذارم و کلا خصوصیاتش شبیه من و داداشمه ، بچه ی فوق العاده شیرینیه خدا حفظش کنه .......
فردا که دانشگاه تعطیله و کلاسهای درسی این هفته کنسل. برای هفته ی بعد هم که پنج شنبه ش داداشم کولونوسکوپی داره نمیرسم کلاس برم واسه همین با همکلاسی م صحبت خواهم کرد و خواهم گفت نمیام ......
انشالله خدا تمام بیماران رو شفا بده و مشکل تمام مشکل داران رو حل کنه......
آمین یا رب العالمین
روزنگاریهای بانو...برچسب : نویسنده : 4banoo1217 بازدید : 18