روزنگاریهای بانو

کل لیله لما تبص لیا بهرب من عینیک خایفه شوقی یبان علیا ویقربنی لیک نفسی انسى انی بحبک قولی اعمل ایه حاسه روحی جوا منی بتدور علیه قلبی لو فیه صوت یقولک عاللی انا حاسه بیه انت یلی عشت عمری وانا ادور علیک مش بحبک حب عادی دا انا مجنونه بیک وانت جنبی حاسه قلبی بیتکلم معاک فرحه الدنیا فی عینی حبیبی بلقاک لو هعیش العمر جنبک اعیش مرتین نفسی انام واصحى فی حضنک واتنفس هواک هیفا وهبی ,بهرب من عينيك,بهرب من عينيك هيفاء وهبي,بهرب من عينيك mp3,بهرب من عينيك كلمات,بهرب من عينيك هيفاء,بهرب من عينيك هيفاء وهبي mp3,بهرب من عينيك هيفاء وهبي كلمات,بهرب من عينيك يوتيوب,بهرب من عينيك طربيات ...ادامه مطلب

سلام و شب بخیر داداشم فردا نوبت کولونوسکوپی داشت و امروز باید دارو مصرف میکرد ولی امشب حالش بد شد و بردیمش بیمارستان شهید بهشتی بستری کردیم با دکترش دعوام شد ، الان بخش جراحی مردان بستریه اجازه ندادند شب پیشش بمونم تازه برگشتم خونه ، فقط خدا میدونه فردا چطور خواهد شد ....... خدایا توکل به تو...... صبح میرم بیمارستان پیشش . ..... خدایا به حق خودت همه ی بیماران را شفای عاجل عنایت فرما و برادر مرا نیز ..... هنوز به خانواده چیزی نگفتم ، نصف شبی نگران نشن فردا ......... خدایه توکل به تو.......,خدایا توکل به تو,خدایا به تو توکل میکنم,خدایا به تو توکل,خدايا به تو توكل مي كنم,خدایا من به تو توکل,خدایا فقط به تو توکل میکنم ...ادامه مطلب

سلام و شب بخیر  خدایا شکررررررررررررررررررررررررت  امروز هم واسه خودش روزی بود از صبح دانشگاه و درس و شبی همراه با صدای دوستان ، حدود یکساعتی با لیلا حرف زدم  درباره ی پایان نامه ش ، بیست دقیقه ای با الهام در مورد مقاله ش ، دیگه خودم قیافه م شبیه مقاله و کتاب شده ولی مقالات خودم ، حسابی مونده، فدای سرم ، باید کلاسهای این ترم تمام بشه بعد برم سراغش ، فعلا مغزم هنگه !  در طی این هفته رستاخیز کلمات دکتر شفیعی رو شروع کردم ، کتاب تاریخ زبان فارسی دکتر خانلری ، دستور تاریخی دکتر باقری هم تموم شد ، تکلیف هفته ی آینده ی مدیرگروه  هم در حوزه ی حافظ  بر دوش ما افتاده  و........ حس میکنم دارم رو دور کند حرکت میکنم ولی مهم اینه که دارم حرکت میکنم و بقیه ش خوبه و دست خداست .....  عزیزم 18 آبان سالروز تولدت مبارک ، با تو عشق در زندگی ام ظهور کرد و در زیباترین خاطرات به ثبت رسید ، همیشه عزیزمی ، آرزو دارم روحت غرق آرامش باشد عزیزم....... عمر چه زود میگذره ، انگار همین دیروز 18 آبان سال89 بود آخرین جشن تولدت در بیمارستان الزهرای اصفهان  و من چقدر دورم از خاک خوزستان که جسم تو را در آغوش گرفته و امرو,تولدت مبارک,تولدت مبارک عزیزم,تولدت مبارک اندی,تولدت مبارک عشقم,تولدت مبارک متن,تولدت مبارک دوست خوبم,تولدت مبارک مادر,تولدت مبارک همسرم,تولدت مبارک دخترم,تولدت مبارک هایده ...ادامه مطلب

سلام و شب بخیر امروز روز عالی ای بود . اول اینکه دانشگاه نرفتم و جلسه ی دفاع حسام هم عالی بود دوم اینکه بعد از دفاع حسام ، من و خواهرم زدیم به جاده و 70  کیلومتری از شهر دور شدیم کلی طبیعت دیدیم و ناهار رو هم تو یکی از شهرهای اطراف خوردیم ، مدتیه کار ما شده بنزین سوزی، فقط در حال کشف و شهود اطرافم ، صد رحمت به مارکوپولو ........پس از برگشتن رفتم کتابخانه و دو ساعتی درس خوندم ...... ای بد نبود انشالله فردا از 8 صبح تا عصر در کتابخانه مشغول درس خواهم بود خدایا به حق خودت اراده ام را هزار برابر کن و کمکم کن به بهترین نحو به هدفم برسم آمین یا رب العالمین, ...ادامه مطلب

خدایا شکررررررررررررررررررررررررت  سلام و شب بخیر  چه روز پرباری رو گذروندم ، از خودم تا حد زیادی راضی بودم ، قسمت بیشتر پژوهش هفت پیکر نظامی رو تموم کردم ، ویس و رامین رو شروع کردم و کتاب خانم شبنم استرآبادی  درباره ی فخر الدين اسعد گرگانی رو خوندم ، کتاب خوب و جامعی بودم ، حدود 10 صفحه از کتاب kent روترجمه کردم ، خیلی جذبش شدم ، فوق العاده س ، حدود 20 صفحه ای درباره ترجمه ی فارسی به انگلیسی بر طبق جزوه ی دکتر آموخته نوشتم ، قسمتی از جزء شش قرآن از سوره ی مائده رو خوندم ، باید قبل از خواب یه کم دیگه بخونم ، امروز ناهید اومد کتابخونه واسه ناهار دلمه درست کرد, ...ادامه مطلب