از صبح تا ساعت 3 بعدازظهر درگیر نوبت گرفتن برای کولونوسکوپی داداشم بودم و آخر سر قرار شد نزد دکتر کاویانی فوق تخصص گوارش و کبد در ساختمان صدرا در خیابان صدرای شیراز ،فردا شب ساعت 11کولونوسکوپی انجام بشه ،البته از بیمارستان به مطب دکتر کاویانی با آمبولانس منتقل میشه و همراه با پرسنل بیمارستان، چون در حال حاضر دکتر جراح به هیچ وجه قصد ترخیص داداشم رو نداره ،انشالله که خیره ،ولی چقدر سخته تو شهر غریب باشی و دکترها آشنات نباشند، آدم دقیقا قاطی میکنه مخصوصا اینکه یک زنداداش نازک نارنجی لوس هم داشته باشی و ادا و اصول مخصوص خودش رو داشته باشه،کار و دانشگاه و شهر و خونه و ول کردم به خاطر سلامتی داداشم، فدای سرش ،حتی اگه شعورش هم نرسه مهم اینه که من به عنوان خواهر وظیفه ی خودم میدونم حواسم به داداشم باشه،وای میگرنم به طور وحشتناکی عود کرده و داره کورم میکنه ،از صبح تا ساعت چهار حتی یک قطره آب نخوردم فقط درگیر خیابونها و مطب های مختلف شیراز بودم ،خسته ام ،خیلی. ....خدایا به حق خودت به همه ی بیماران سلامتی بده و به برادر منهم
آمین یا رب العالمين
روزنگاریهای بانو...برچسب : نویسنده : 4banoo1217 بازدید : 20